الاغی که یونجه را میفهمید
تاریخ انتشار: ۵ بهمن ۱۴۰۱ | کد خبر: ۳۶۹۳۱۱۰۸
صوفیا نصراللهی، روزنامهنگار و منتقد سینما در روزنامه هممیهن نوشت: چه چیزی باعث شده برای منتقدان آنور آب «ایاُ» (که نام الاغ قهرمان فیلم است و البته به صدای شیهه الاغ هم شباهت دارد)، تبدیل به فیلمی تحسینبرانگیز شود که جایزه بزرگ هیئت داوران کن را از آن خودش کند؟ برایم عجیب بود، چون «ایاُ» هرچند تجربهای متهورانه در ساخت یک فیلم از نقطهنظر یک الاغ است، اما درحقیقت چیز زیادی برای گفتن ندارد.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
مقایسهاش کنید با فیلم کلاسیک دهه شصتی روبر برسون با نام «ناگهان بالتازار» که آنجا هم بالتازار نام الاغ فیلم بود که یکی از شخصیتهای اصلی هم بهشمار میرفت و در دل درام جنایی که برسون ترسیم کرده بود، بالتازار نقش مهمی در روابط میان شخصیتها و حتی پیرنگ فیلم داشت. اینجا «ایاُ» ناظری است که در دل هیچ پیرنگی قرار ندارد. فیلم یرژی اسکولیموفسکی لهستانی بیشتر شبیه ویدئوآرتی است با محوریت یک الاغ که سفری در سرتاسر لهستان دارد و البته به رستگاری هم نمیرسد!
فیلم حتی مرا یاد «گاو» داریوش مهرجویی هم انداخت. اگر آنجا مش حسن در گاوش استحاله پیدا میکند و به عشق او از حالت انسانیاش خارج میشود، اینجا برعکساش اتفاق میافتد. رابطهای میان کاساندرا و «ایاُ» اول فیلم، به یک رابطه عاشقانه میماند و تا آخر فیلم «ایاُ» همیشه صدای کاساندرا را میشنود و همین رفتن پی صدایی که انگار همیشه او را میخواند، الاغ را به دردسرهای زیادی میاندازد. «ایاُ» در عشق کاساندرا حل شده. جز او نمیتواند انگار هیچ زندگی دیگری را، حتی در یک دشت و کنار یک خانواده و بچهها بپذیرد. زیر همه خوشیهایش میزند و دنبال کاساندرایی میرود که او را رها میکند.
فیلم البته نقاط قوت قابلتوجهی دارد که آن را فراتر از اثری خستهکننده میبرد. مثلا نما به نمای میشل دیمک، مدیر فیلمبرداری چشمنواز است. نماهایی از طبیعت جوری که حس کنیم آنها را از زاویه دید یک الاغ میبینیم. نماهایی باشکوه که احتمالا فقط حیوانات و کسانی که رابطهای عمیق و بیواسطه با طبیعت دارند، میتوانند آنها را اینگونه ببینند. هر قاب فیلم به تابلوی عکسی شگفتانگیز از اسبها و دشتها میماند.
اما همه اینها برای بدیع و شگفتانگیز شدن یک فیلم کافی است؟ در کل فیلم فقط سه تا از داستانکها هستند که میتوانند با هم ارتباط معنایی داشته باشند و محوریتشان هم «ایاُ» باشد. وقتی بهنظر میرسد «ایا ُ» برای یک تیم فوتبال شانس و خوشبختی آورده، اما درنهایت طلسماش گریبان آنها را هم میگیرد و طرفداران تیم مورد ضربوشتم واقع میشوند. خود «ایاُ» هم آسیب میبیند و به یک کلینیک حیوانات منتقل میشود.
در نمایی که احتمالا عجیبترین پلان فیلم است، مردی که متصدی نگهداری از حیوانات است سعی میکند آنها را از قفسشان بیرون بیاورد و در قفس دیگری جابهجا کند، اما «ایاُ» انگار چشمهای ملتمس حیوانات را که میبیند، از رفتن سر باز میزند و با لگدی مرد بیچاره را روانه آن دنیا میکند. مردی که حتی یک سکانس قبلتر نگران زجر کشیدن «ایاُ» بود و اعتقاد داشت، باید خلاصش کرد تا بیشتر از این رنج نکشد. انگار نیروی پلیدی بعد از کتک خوردن در وجود «ایاُ» رخنه کرده. او را برای کشتار سوار یک کامیون میکنند، اما طی یک اتفاق، راننده تریلی که قرار بود «ایاُ» را بهسمت سرنوشت محتوماش ببرد، خودش کشته میشود.
«ایاُ» شبیه طلسم شومی است که انسانهایی که به او نزدیک میشوند، جان سالم بهدر نمیبرند، ولی خب همه اینها آنقدر بدون ربط به هم چیده شده که بهزحمت میتوان نخ تسبیحی یافت که خرده پیرنگها را در دل یک پیرنگ منسجم جای دهد. بعد مشکل اصلیام اینجاست که خب به فرض اینها به هم مربوط باشند. همه این سفر طولانی «ایاُ»، عشقاش به کاساندرا و بدبیاریای که برای بقیه به ارمغان میآورد، دقیقا چه معنایی در خودش نهفته دارد؟ چه سیر و سلوکی در آن پنهان شده؟
خیلیها اشاره کردهاند که «ایاُ» قرار است ادایدینی به «ناگهان بالتازار» باشد. منتها فیلم برسون در چنان قله رفیعی ایستاده که «ایاُ» به گرد پایش هم نمیرسد. «ایاُ» قرار است قهرمان نجیب و بااستقامت ما باشد که شاهد پلیدیهای انسانهاست و زیباترین صحنههایی که میبیند، نه ازسوی آدمها که ازسمت طبیعت رقم میخورد بهخصوص در کنار کاساندرا، یک رویای دیگر هم دارد؛ اسبهایی که آزادانه در دشتها میدوند. رویای آزادی و عشق چیزهایی است که «ایاُ» را شبیه انسانها میکند درحالیکه آدمهایی که در طول سفرش با آنها برخورد میکند تهی از این معانی هستند.
فیلم خوشبختانه کوتاه است و میداند که ظرفیت تماشای تماشاگر از دریچه چشم یک الاغ، بیشتر از ۸۰دقیقه نیست. همین ۸۰دقیقه هم یک جاهایی بیهدف و خستهکننده بهنظر میرسد. درنهایت «ایاُ» از آن فیلمهای بیضرر است که در جشنواره کن زیادی تحویلش گرفتهاند. بخشی البته به این دلیل است که کارگردانش اسکومیلوفسکی سالها قبل با فیلم دیگری در کن حضور داشته و از کهنهکاران سینمای لهستان بهشمار میرود.
فیلم هم با همه درامهای روزی که میبینیم متفاوت است و به هر حال بداعتی در خودش دارد که آن را قابلتوجه میکند، اما عمیقتر که بشویم واقعیت این است که «ایاُ» در مقابل فیلم الهامبخشاش کم میآورد، چون کارگردان و نویسندهاش نقش و فهم الاغ را خیلی بالاتر از کاراکترهای انسانی فیلماش در نظر گرفته که بهندرت دو خط دیالوگ یا اکت احساسبرانگیز و محرکی دارند؛ درنتیجه فیلم در حد شگفتی، تحسین طبیعت و معصومیت حیوانات باقی میماند و فراتر از آن نمیرود.
منبع: فرارو
کلیدواژه: یک الاغ
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت fararu.com دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «فرارو» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۶۹۳۱۱۰۸ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
لوچانو موجی: الگری از طریق گالیانی فهمید از یوونتوس اخراج خواهد شد
مدیر سابق یوونتوس گفت الگری در پایان فصل از این تیم برکنار می شود اما باشگاه ترجیح داده به خاطر سهمیه لیگ قهرمانان جایگاه او را در مقطع کنونی تضعیف نکند.
یوونتوس در نیم فصل اول نتایج خوبی به دست آورد و همراه با اینتر در کورس اسکودتو بود اما نیم فصل دوم برای آنها فاجعه بار بود و حالا باید تلاش کنند تا سهمیه لیگ قهرمانان اروپا را به دست آورند. انتقادها از ماسیمیلیانو الگری بابت نتایج و فوتبال تدافعی به بالاترین حد خود رسیده و در رسانه ها گفته می شود بیانکونری با تیاگو موتا برای فصل آینده به توافق رسیده است. با این حال هنوز هیچ خبر رسمی مبنی بر اخراج الگری از سوی باشگاه یوونتوس منتشر نشده است.
به گزارش توتو یووه، لوچانو موجی که از حامیان مکس الگری بود و معتقد بود بیانکونری باید او برای فصل آینده هم نگه دارد، در مورد آینده مربی یوونتوس گفت:
یوونتوس راه سکوت را انتخاب کرده که اغلب سودی ندارد؛ به ویژه زمانی که اخبار به شدت میان رسانه ها و هواداران پخش می شود. یوونتوس احتمالا به خاطر ایجاد بهانه برای تیم می ترسید و به همین دلیل الگری را به طور علنی تضعیف نکرده است. او هنوز باید سهمیه لیگ قهرمانان را بگیرد و فینال جام حذفی هم در راه است. به جای سکوت، یوونتوس باید همه را از تمایل خود برای اخراج الگری در پایان فصل مطلع می کرد. نیازی نبود که الگری از طریق آدریانو گالیانی این موضوع را بفهمد. گالیانی بعد از یک جلسه شام با جونتولی از قصد یووه برای اخراج الگری مطلع شده بود و به الگری اطلاع داد.
از دست ندهید ????????????????????????
تونی کروس: پاس گلم جلوی بایرن خیلی خاص نبود شاهکار کارلتو؛ بازهم شکستناپذیری مقابل بایرن بزرگترین بازیکنان ناکام تاریخ لیگ قهرمانان یحیی شکایت کند 5 میلیارد تومان جریمه میگیرد